اولین نوشته، اولین وبلاگ!
- ۰۱/۰۵/۰۸ ، ۱۴:۲۹ ب.ظ
- روزنوشت,
- ۱۵۳۴ بازدید
نوشته شده به تاریخ شنبه سی و یکم شهریور 1384 ساعت 11:13 صبح :
سلام بچه ها من اسمم مسعود فامیلیمم فکر نکنم براتون زیاد مهم باشه و خونمونم تو تهران,منطقه پاسداران,16 سالمه و میرم کلاس دوم دبیرستان . از کارایی که خیلی بهش علاقه دارم وبلاگنویسی و به غیر از این وبلاگ یه وبلاگ دیگه و یه سایت دارم اگر خواستید ادرسشونو بهتون بدم. من این وبلاگو برای این ایجاد گردم که بتونم توش خودمو خالی کنم(البته نه از نظر عقده). به اصول وبلاگنویسی و طراحی قالب وبلاگ و قالب وسایت وکد جاوا نویسی واردم و همچنین در ضمینه قوتبال و بسکتبال هم مهارت دارم. هر کسی که با من کار داشت میتونه ایدی منو اد کنه و کارشو بگه تا من در سریع ترین زمان به سوالش پاسخ بدم. هر کسی هم که خواست تو این وبلاگ نویسندگی کنه و یا خاطره یا شعری ارسال کنه در قسمت نظرات به من خبر بده تا شعرو خاطرشو تو وبلاگ بزارم. مرسی
از این نوشته 18 سال میگذره! 18 سال! آثار 16 سالگی تو کلمه به کلمه نوشته های من مشهوده! غلط های املایی، غلط های نگارشی و استفاده از جمله بندی های ناجذاب و ناگیرا! چقدر با دیدن این پست که حتی زمان انتشارش رو یادم نیست متعجب شدم و چقدر آدمیزاد زود بزرگ میشه ...
شماها اولین پستی که منتشر کردین رو یادتون هست ؟
تا الان [ ۱۵ ] نفر برای این نوشته من اظهار نظر کردن ..
یادمه یه پست معرفی درباره پایاننامهام بود اولین پستم. من خیلی دیر شروع کردم وبلاگنویسی رو. مهر ۹۲
راستی چرا همسن به نظر من میرسیم ولی شهریور ۸۴ من داشتم میرفتم پیشدانشگاهی ولی شما دوم دبیرستان؟🤔
پیش دانشگاهی یعنی 4 دبیرستان
کلا دوسال تفاوت دارین که /:
به اصول وبلاگنویسی و طراحی قالب وبلاگ و قالب وسایت وکد جاوا نویسی واردم و همچنین در ضمینه قوتبال و بسکتبال هم مهارت دارم.
منبع : www.MasoudKosari.ir
ولی چه فعال بودین
اولین وبلاگم درسی بود و سوالات دوران راهنمایی رو توی دروس مختلف جمع آوری و منتشر میکردم 😅🙌🏻
من اولین وبلاگم برای مسابقه بوده بنابراین یحتمل اولین پست درباره پروین اعتصامی یا شهریار یا یه همچین چیزی بوده
اولین پست رو که نه حقیقتا اما یادمه سالیان پیش وبلاگی داشتم که هفته اخیر بعد از سالهای متمادی پیداش کردم و به یاد آوردم دوست نازنینی داشتم به نام آقای سر به هوا :)))
دختر خاکستری هستم و نمیدونم به یاد میاری یا نه، اما به نظر میرسه این هم خاطره ی دوریه :)
منم از همین سال وبلاگ نویسی رو شروع کردم. سوم دبیرستان بودم اون موقع :) تابستون تازه کامپیوتر خریده بودم و مدرسه که میرفتیم به تبع یکی از دوستانم که یکی دو سال زودتر از من کامپیوتر داشت و با دنیای نت آشنا بود، یه وبلاگ زدم. از پرشین بلاگ هم شروع کردم. پرشین بلاگ ترکید و کوچ کردیم به بلاگفا. اما هیچ کدوم از اون خاطرات دیگه وجود ندارن! همه رو به دست بی رحم حذف وبلاگ سپردم و هیچ خاطره ای ازشون برام باقی نموند...
پست نوستالژیکی بود :)
پ ن: آقا اون سن و سال و اون وقتا چه مسلط بودیا به اصول وبلاگ نویسی و کد زدن و ...! (میدونم که بلوف دوران بلوغ بوده) :))))
سلام
واقعا چه یادداشت جالبی بود.
آدم وقتی به گذشته ها برمی گرده دلش می گیره .
یه بار فکر کردم که عمر و وقت چه فرقی با هم دارن. دیدم که عمر جمع وقته یعنی جمع همه ساعت ها و وقت ها . اگه هر ساعت و هر روز یک کار خوب و مفید انجام بدیم بعد مدتی می بینیم که چه نتایج خوبی داشته و احساس می کنیم عمرمون هدر نرفته .
پناه بر خدا
موفق باشید🙂
مسعــودکوثــری هستم
طبیب ، مشاور کسب و کار و تبلیغات ، ایده پرداز
موضوعات
بایگانی
مطالب گذشته
- وبسایت جدید و شروعی دوباره ...
- ۱۴۰۲، سالی که نکو نبود!
- صرفا لب و دهن نباشیم !
- صابر از کنار ما پرکشید ..
- تجریه اشتباه من از مصرف قرص اعصاب!
- نفرین به جنگ !
- چشمهاش، چشمهاش و چشمهاش ..
- درسهایی که از توماس شلبی گرفتم!
- شهریور و نگرانیهای پیش رو ..
- کاش دستم میرسید به خوشحالیش ..
- علاقههای ما از کجا اومدن ؟!
- امان از انسان مذهبی از نوع جاهل !
- کهن الگوها یا آرکتایپ در روانشناسی یونگ
- به بهانه سی و چندمین زادروزم ..
- نسخه جمعی روانشناسان محترم !
آخرین نظرات شما
-
فاطمه ... گفتــه :
سلام. انشالله موفق باشید 🌸 -
Mahan گفتــه :
شماچرا دچار ضعف اعصاب شدید؟ مگه ... -
𝐿𝑎𝑑𝑦 ^^ گفتــه :
عجیبه الان فهمیدم.. 2 سال بعد از ... -
Mahan گفتــه :
پس راست میگن تواین دنیا از هر یک نفر ۷ تا شبیه اش هست 😊 -
Mahan گفتــه :
اینستا alikowsariii 🤔 -
Mahan گفتــه :
علی کوثری !خیلی شبیه شماست 😳 -
Mahan گفتــه :
مرسی پیج که نگذاشتید شما یک ... -
Mahan گفتــه :
میشه ادرس پیج دلنوشته هاتون ... -
Raha گفتــه :
همیشه ۱۵ صفحه کتاب منو یاد شما ... -
Mona گفتــه :
تنتون سلامت امیدوارم به ...