علاقه‌های ما از کجا اومدن ؟!

همیشه برام سوال بود که علاقه‌های ما از کجا شکل میگیره و چه چیزی باعث میشه تا بگیم من از بچگی به فلان چیز علاقه‌مندم! دیروز یه جلسه مشاوره با یه تولید کننده هود و گاز روی میزی داشتم که علاقه شدیدی به کولر و تولید کولرهای آبی داشت! میگفت در اولین فرصت وارد حوزه تولید کولر هم خواهم شد. چه چیزی باعث شده این شخص از کودکی به کولر علاقه داشته باشه! مثلا خود من به ماشین و مباحث مرتبط با ماشین خیلی علاقه‌مندم ولی دوست صمیمیم در حد سوار شدن و جابه‌جایی از ماشین سردرمیاره و اگر جایی پنچر کنه بلد نیست حتی لاستیکش رو عوض کنه و همیشه به من میگه به چیه ماشین‌ها علاقه داری که اینقدر وقتت رو براشون صرف میکنی! شما میدونید؟

تو قسمت نظرات این پست، نظر گلنگ همساده برام خیلی منطقی و جذاب بود :

درود و وقت به خیر. به نظر من کلنگ علاقه میتونه ناشی از احساس و درکی باشه که در اون لحظه خاص به فکر کسی رسوخ میکنه و به نوعی اون شخص دچار نوعی لذتی درونی میشه. در مورد خودم وقتی چیزی رو ببینم و فکر کنم که به هر دلیلی از اون منطق یا ساز و کار لذت دارم میبرم، به این فکر می افتم که اگر خودم هم اون رو انجام بدم یا داشته باشم یا در فرآیند اون نقشی داشته باشم، میتونه برای رضایت فکری داشته باشه. در حقیقت علاقه به نظرم اون بخشی از تفکر ما آدمهاست که ما رو به دلیل خاصی خوشحال میکنه. مانند خوردن یک میوه که دوستش داریم و طعمی دلچسب رو روی زبون ما به جا میزاره یا احساس رضایتی که بعد از آب دادن به یک گیاه یا حیوان تجربه میکنیم. البته به نظرم حتی برای یک قاتل روانی زنجیره ای هم چنین مفهومی میتونه وجود داشته باشه و البته از نوعی باشه که بیشتر مابقی افراد با انجام اون کار احساس گناه یا خیلی بدی بهشون دست بده. این طوری که علاقه کسی میتونه بیزاری شخص دیگه ای باشه و برای همین هست که فرآیند پیدایش علاقه میتونه مقوله ای پیچیده باشه و شاید حتی بشه با یک فیلسوف که سالهاست در این باره پژوهش کرده یک مصاحبه طولانی انجام داد یا یک کتاب درباره اون خوند.
تندرست باشی

تا الان [ ۱۱ ] نفر برای این نوشته من اظهار نظر کردن ..

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

۰۹ مرداد ۰۲ ، ۱۸:۴۵

برداشت من (قطعاً اینی که میگم فکت علمی نیست) بخشیش زمینه ارثی داره (مثلاً علاقه من به هنر ارثیۀ پدریه و علاقم به تاریخ ارثیۀ مادری) یه سری چیزا هم به جاذبه‌ای ربط داره که در بطن خود خود اون موضوع وجود داره (مثلاً معصومیت حیوانات خانگی عامل جذب شدن خیلیا بهشونه یا مثلاً حس قدرتی که از داشتن حجم زیادی طلا و جواهر به انسان دست میده) یه موقع هم هست که شما تحت تاثیر شرایط یا فرد یا افرادی قرار می‌گیری و خود به خود علاقه‌مند به اون موضوع میشی. مثلاً من مازیار فلاحی رو تقریباً نمی‌شناختم تا روزی که به اصرار یکی از دوستانم (که جزو عزیزترین‌هام بود و هنوزم هست) کنسرتش رفتم و تحت تاثیر رفاقتم با ایشون و همخونی سلیقه‌ام با سبک مازیار، جذبش شدم و هنوزم خوانندۀ پاپ شمارۀ یکمه.

نمی‌دونم حرفام تا چه حد درستن ولی نشستم فکر کردم دیدم احتمالاً علایق رو بشه بین این 3 مورد یا ترکیبی ازشون، پیدا کرد.

مسعود کوثری
۱۰ مرداد ۰۲ ، ۱۱:۰۲
فکر کنم بهترین تحلیلی که میشد داشت همین بود مهدیار. لذت بردم و رفتم تو فکر ..
۰۹ مرداد ۰۲ ، ۲۰:۰۲

بچگی ؟ 

 

گرچه من از بچگی هم به چیز خاصی علاقمند نبودم 😂 

الان که فکر شو میکنم نقاشی بوده ولی الان حوصله شو ندارم .

مسعود کوثری
۱۰ مرداد ۰۲ ، ۱۰:۵۵
عالی هستی :))
۰۹ مرداد ۰۲ ، ۲۰:۵۸

بنظر خودم نقش پدر مادر هم خیلی مهمه در عللقمند کردن شاید پدرشمادر کارای فنی وتعمیراتی خیلی وارد بود وشماهمیشه همه جا همراهش بودید وکم کم شماهم به تعمبرات و وسایل ماشین علاقمند شدید . درسته بعضی بچه ها ممکنه بزرگتر بشن علایقشون عوض بشه

مسعود کوثری
۱۰ مرداد ۰۲ ، ۱۰:۵۵
این هم میتونه باشه موافقم ..
۰۹ مرداد ۰۲ ، ۲۱:۰۶

تولید کننده هود گاز به کولر علاقمند هستن ایشون صدرصد به تولید وسایل خانگی  علاقه داره واینکه همراه هاتون ومحیط  بی تاثیر نیست در علاقمندی   ودوستای  که انتخاب میشوند  خانواده     

مسعود کوثری
۱۰ مرداد ۰۲ ، ۱۰:۵۴
این هم میشه ولی کسی که تو محیط نبوده چی ؟
۰۹ مرداد ۰۲ ، ۲۱:۵۱

شاید یه حس درونی ان صرفا؟ مثل عشق.

 

مسعود کوثری
۱۰ مرداد ۰۲ ، ۱۰:۵۴
همین درون رو نمیدونم از کجا اومده ..
۱۰ مرداد ۰۲ ، ۱۱:۰۱

فقط شما نیستید خیلی از پسرا  واقایون به ماشین  علاقمند    هستند   اینقد  ماشینشون تمیز و نو میگدارن  هریک مدت   تغییری  ایجاد میکنن توروکشا و....شایدم  خیلی ها  ارزوشون داشتن ماشین بودوخریدش    که قدرشو بیشتررمیدونن  ویهش علاقمتد هستن .

مسعود کوثری
۱۰ مرداد ۰۲ ، ۱۱:۰۵
سینا جان ماشین رو مثال زدم. بیشتر منظورم کل علایق هست ..
۱۱ مرداد ۰۲ ، ۱۱:۵۳

درود و وقت به خیر. به نظر من کلنگ علاقه میتونه ناشی از احساس و درکی باشه که در اون لحظه خاص به فکر کسی رسوخ میکنه و به نوعی اون شخص دچار نوعی لذتی درونی میشه. در مورد خودم وقتی چیزی رو ببینم و فکر کنم که به هر دلیلی از اون منطق یا ساز و کار لذت دارم میبرم، به این فکر می افتم که اگر خودم هم اون رو انجام بدم یا داشته باشم یا در فرآیند اون نقشی داشته باشم، میتونه برای رضایت فکری داشته باشه. در حقیقت علاقه به نظرم اون بخشی از تفکر ما آدمهاست که ما رو به دلیل خاصی خوشحال میکنه. مانند خوردن یک میوه که دوستش داریم و طعمی دلچسب رو روی زبون ما به جا میزاره یا احساس رضایتی که بعد از آب دادن به یک گیاه یا حیوان تجربه میکنیم. البته به نظرم حتی برای یک قاتل روانی زنجیره ای هم چنین مفهومی میتونه وجود داشته باشه و البته از نوعی باشه که بیشتر مابقی افراد با انجام اون کار احساس گناه یا خیلی بدی بهشون دست بده. این طوری که علاقه کسی میتونه بیزاری شخص دیگه ای باشه و برای همین هست که فرآیند پیدایش علاقه میتونه مقوله ای پیچیده باشه و شاید حتی بشه با یک فیلسوف که سالهاست در این باره پژوهش کرده یک مصاحبه طولانی انجام داد یا یک کتاب درباره اون خوند.

تندرست باشی

 

مسعود کوثری
۱۱ مرداد ۰۲ ، ۱۵:۴۵
با اجازه من این کامنت رو میذارم زیر پستم چون خیلی با منطق سازگار بود و دوستش داشتم ..
۱۲ مرداد ۰۲ ، ۰۹:۳۶

چقدر جالب

بنظرم خاطرات خوبی که پشت این قضایا بوده هم بی تاثیر نبوده

مثل علاقع شدیدی که به خونه مادربزرگامون داریم🤔

مسعود کوثری
۱۴ مرداد ۰۲ ، ۱۱:۳۱
کاملا درسته و همیشه به این فکر میکردم ..
۱۴ مرداد ۰۲ ، ۱۴:۵۰

علاقه از دوست داشتن میاد  ولی کشف علایق  واستعدادها سخته 😌

مسعود کوثری
۱۴ مرداد ۰۲ ، ۱۶:۳۱
دوست داشتن از کجا میاد ؟
۱۴ مرداد ۰۲ ، ۲۲:۲۱

مثل اینکه یک نفر دوستتون داره .چونکه  به چندتا از ویژگی  شخصیتی اتون علاقمنده .ولی این  علاقه چطور بوجود  اومده  بازم نمیدونم  شاید درونیه 

مسعود کوثری
۱۶ مرداد ۰۲ ، ۱۱:۰۲
دقیقا من هم دنبال جواب همین سوالم ..
۱۵ مرداد ۰۲ ، ۰۹:۵۹

دقیقا نمیدونم چی باعث میشه یه علاقه ایجاد بشه، اما برای خود من اینطوری شد که به کامپیوتر و برنامه نویسی علاقه مند شدم چون همیشه خدا توی خونه مون کامپیوتر یه دستگاه خونه خراب کن به حساب میومد هنوزم همین فکرو درموردش میکنن.

اولین بار که پشت سیستم نشستم و با دایل آپ به اینترنت کانکت شدم با خودم گفتم قراره من این دستگاهو قشنگ کند و کاوش کنم، الان قطعات یه کیس رو میتونم سر هم کنم و راه اندازیش کنم و خیلی به این بخش علاقه دارم!

بعدها متوجه شدم نه فقط خود کامپیوتر بلکه به هرچی که بهش مربوطه علاقه دارم انواع تکنولوژی ها، تولید محتوا، طراحی وب و خلاصه همه چی

در حالی این اتفاق افتاد که همه میگفتن از کامپیوتر هیچی برات درنمیاد و باید بری رشته نظری اما من نه فقط کامپیوتر، به بخش فنی بیشتر علاقه دارم

مسعود کوثری
۱۶ مرداد ۰۲ ، ۱۱:۱۷
چقدر جالب بود ..
من هم همینطوری تقریبا علاقه مند شدم به کامپیوتر و تکنولوژی ..